سفرنامه کیش
بالاخره بعد از مدتها تونستیم مسافرت بریم . 23 تا 25 فروردین رفتیم دو شب و سه روز کیش بودیم .
عزیزم این اولین سفر هواییت بود برای همین کمی استرس داشتم از شانس بد جامون صندلیهای آخر هواپیما بود . به محض شروع به حرکت با تعجب و نگرانی اطراف رو نگاه کردی و اومدی تو بغلم ولی خدارو شکر اصلا گریه نکردی و مشغول بازی با اسباب بازی فومی که مهماندار بهت داد شدی. کل پرواز مشغول بازی بودی .
بالاخره بعد از یک ساعت و نیم رسیدیم باد خیلی گرمی میومد چمدونا رو که تحویل گرفتیم و با ترنسفر هتل رفتیم هتل آریان.
ده دقیقه ای معطل شدیم تا اتاق حاضر بشه ، تو لابی هتل یه پسر کوچولو یه بادکنک گازی داشت اولش مامانش بادکنکو بهت داد تو هم کلی خوشحال شدی بعدش پس دادی به پسر کوچولو بعدش که خواستی دوباره بگیری پسرک یه دفعه صورتتو چنگ انداخت و تو هم شروع کردی به گریه و جیغ . خلاصه هتلو گذاشتی رو سرت. به سختی تونستیم ساکتت کنیم.
اتاق هتل خوب بود کمی استراحت کردیم بعدش رفتیم پاساژ مرجان کمی تو پاساژ گشتیم و بعدش رفتیم ساحل مرجان بعد از کمی گشتن رفتیم رستوران فودلند تو پاساژ که غذاش بد نبود.
روز دوم هم رفتیم قایق کف شیشه ای که خیلی جالب بود و خوشت اومد نهار خوردیم و بعد از اینکه چند ساعت خوابیدی رفتیم برای پارک دلفینها و پرندگان.
از پرنده ها مخصوصا طاووس خیلی خوشت اومده بود و از طاووسه دل نمی کندی. بهش کمی بیسکویت مادر دادم اونم خیلی خوشش اومده بودو دنبالمون میومد.
بعد از پارک پرندگان رفتین پیش دلفینها که خیلی قشنگ و دیدنی بود ولی چون خسته شده بودی بهونه می گرفتی برای همین آکواریوم رو خیلی سریع دیدیم و برگشتیم هتل.
شب هم رفتیم اسکله تفریحی جدید که خیلی قشنگ بود کلی کنار ساحل با شنها بازی کردی بعدش بابا یه موتور کرایه کرد و یک ساعتی گشتیم شما هم کلی کیف کردی.
روز بعد چون ساعت تور گشت جزیره به ما نمی خورد خودمون رفتیم گشت جزیره قبلش اتاق رو تحویل دادیم . درخت صد ساله و کشتی یونانی و کاریز رو دیدیم. بعدش رفتیم هتل تا پوشکتو عوض کنم چون ساعت 7 پرواز داشتیم زودتر رفتیم فروگاه . تو فرودگاه خیلی خسته شدی و دائم بهانه می گرفتی. تمام طول پرواز رو خوابیدی و سر حال رسیدی خونه.
سفر خوبی بود خدارو شکر که خوش سفری و زیاد اذیت نمی کنی دست بابایی درد نکنه خیلی بهمون خوش گذشت.