آیداآیدا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

ماه آسمون زندگی ما

آیدا ناز نازی

1390/12/17 16:53
نویسنده : ژاله
2,558 بازدید
اشتراک گذاری

آیدا جونم بعضی شبا برای خوابیدن گریه می کنه اونقدر باید تو بغل بگردونیمش تا بخوابه. بعضی وقتا که آیدا خیلی گریه می کنه واقعا کم میارم و علیرضا به دادم میرسه البته اگه از خستگی خوابش نبره . خدایا واقعا بزرگ کردن ما هم برای مادرمون اینقدر سخت بوده به نظر من مادر بودن سخت ترین کار دنیاست .

امشب برای اولین بار با علیرضا حمامش کردم بعد از حمام کلی گریه کرد و تو بغلم خوابید . بعد که بیدار شد شیر خورد و کلی خندید.

اینم عکس آیدا جونم که داره به بابا می خنده .

چند روز پیش با خاله فاطمه و مریم و علیرضا رفتیم کوهسار آیدا جون بیشتر خواب بود . بعد که بیدار شد با تعجب اطرافشو نگاه می کرد .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

نایسل
16 اسفند 90 23:33
وای عزیززز دلم چه فرشته ای داری خیلی نازه ماشالله عکسای نوزادی شو نگا میکردم اصلا مثه بقیه نوزادا نبود خیلی زیبا بود خدا برات نگهش داره واقعا واقعا خوشگگه بوسسسس از طرف من یه عالمه بوسش کن
نایسل
16 اسفند 90 23:34
خیلی نازه خیلی از طرف من کلی بغلش کن و بوسش کن خدا برات نگهش داره اصلا مثه بقیه نوزادا نیست بر خلاف همه نوزدا که دنیا میان زشتن نوزاد خیلی زیبایی هستش خد ابرات حفظش کنه بوسسس
nasim
17 اسفند 90 16:21
Akhe in fesgheli khande balad boodo vase manakhandid, muchhhh
نایسل
17 اسفند 90 16:45
مرسیییی عزیززز دلممم
واییی من دختر تو نگا میکنم کیف میکنم خیلی نازه
توروخدا براش اسفند دود کن چشم نخوره
مثه یه تیکه ماه میمونه
کلی با شوهرم واسش ضعف رفتیممم


مرسی عزیزم لطف داری ایشالا نی نی خوشگل شما زودتر بیاد پیشتون
نایسل
17 اسفند 90 16:46
نی نی قبلی ام که رفت پیش خدااا
ولیی واسه یه دیگه دیگم همش عکس ماه کوچولو تو نگا میکنم شبیه دختر تو بشه
خیلیییییی دوسش دارممم
اصلا نمیدونی از ته دل میگممم
ف الله خیر حافظا و هو الرحم الرامین
چشممش نکنم


خیلی ممنون نایسل جان ایشالا یه نی نی ناز بزودی میاد پیشتون
تینا
17 اسفند 90 20:44
سلام عزیزم مادر بودن اونقدرا هم سخت نیست ! تا 2 هفته دیگه دلدرداش تموم میشه و مادر بودن شیرینتر میشه عزیزم
خیلی آیدا خانوم نازه


ممنون عزیزم مادر بودن مسولیت بزرگی خداکنه از عهدش بربیام
مامان یسنا گلی
18 اسفند 90 8:41
سلم خاله جون.ماشاالله چقدر نازی عزیزم ممنون که به ما سر زدین.بازم بیاین خوشحال میشیم
مامان پرنیا
19 اسفند 90 15:40
سلام عزیزم چقدر خوردنی شده این آیدا خانم ژاله جون ناراحت نباش این روزها میگذره چند ماهه دیگه وقتی برات شیرین کاری کنه و با زبون بچه گونه برات حرف بزنه خستگیه تمام این روزهات در میره ببوس گلمو
مریم
20 اسفند 90 19:50
عزیز دلم .......... هر روز ناز تر از دیروز می شی خیلی خیلی دوستت دارم عزیزکم .........
مامان چشم عسلي
22 اسفند 90 7:34
سلام ژاله جوم خوبي؟نگران نباش كم كم آيدا جون رو غلطك مي افته و به اين دنياي ما عادت ميكنه اونوقت غرق لذت شيرين زبونيهاش ميشي و اين شب بيداريها رو فراموش ميكني اولين تجربه حمام آيدا جون هم به سلامتي و مباركي
مامان چشم عسلي
28 اسفند 90 22:09
سال نو و بهاري نو را، فرصتي نو براي تازه شدن و بازنگريستن بر چگونه زيستن ميبينم! براي وجود نازنينت در اين فرصت نو شوري نو براي ساختن و بهتر زيستن آرزو ميكنم. اميدوارم هميشه سلامت و سرزنده و مهربان و روشن بين باقي بماني
فاطمه
28 اسفند 90 23:01
الهی قربوووووووووووووووونش برم من این جیگرو ببین لپاش چه گلی انداخته هلو خانوم گاز گازی