نامزدی دختر عمه فرانک
پنج شنبه نامزدی دختر عمه فرانک بود . بر خلاف همیشه به موقع رسیدیم و مشغول بازی تو حیاط شدی. بعدشم همش وسط مشغول رقص . منم وسط جمعیت دنبالت بودم که یه موقع زیر پا نمونی . خلاصه بساطی بود همش از دستم فرار می کردی می رقصیدی. بر عکس بقیه عروسیا که از جمعیت فرار می کردی اونجا همش می خواستی بین جمعیت باشی.
فرانک جون خیلی خوشگل شده بود همه چیز عالی بود از همه مهمتر این بود که بهت خیلی خوش گذشت.
شامتم خیلی خوب خوردی و تا رسیدیم خونه خوابیدی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی